کد مطلب:149840 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

امام حسین در کلام حضرت زینب
1- امام حسین در كربلا اشعاری خواند كه حاكی از شهادت جانگذار حضرتش بود و آغاز آن، این است:



یا دهر اف لك من خلیل

كم لك بالاشراق و الاصیل



حضرت زینب كبری، سلام الله علیها، این اشعار را شنیده و با درایت خود، شهادت برادر بزرگوار را قطعی دانست و لذا با ناراحتی بیرون آمد و می گفت: وای از فقدان عزیزان، ای كاش مرگ فرا می رسید و به زندگی من پایان می داد. بعد فرمود: الیوم ماتت امی فاطمة و ابی، علی و اخی الحسن یا خلیفة الماضین و ثمال الباقین...؛ [1] امروز است كه مادرم فاطمه و


پدرم علی و برادرم حسن از دنیا رفته اند. ای جانشین گذشتگان، و ای فریادرس و مایه ی امید زنده ها و باقی ماندگان.

در این كلام مبارك، عقیله ی عرب و افتخار آل هاشم، حضرت زینب كبری، سلام الله علیها، سه مطلب را ذكر كرده اند كه نمایانگر چهره ی زیبا و مقدس حضرت امام حسین، علیه السلام، است:

الف: امروز پدر و مادر و برادر حسن، علیهم السلام، را از دست دادم. اكنون ممكن است مقصود این باشد كه آنچه خوبان همه دارند تو یكجا داری، یعنی؛ حسین جامع همه ی بزرگواریها و كمالات و صفات عالیه و مكرمتهای علی و فاطمه و حسن، صلوات الله علیهم اجمعین، می باشد و بنابراین عالیترین ترسیم را از برادر بزرگوار خود امام حسین كرده است.

احتمال دیگر در معنای جمله ی مزبور این است كه امروز، رنج مصیبت فقدان پدر و مادر و برادر را یكجا احساس می كنم. گویا امام حسین آنچنان موضع و مكانتی در نظر حضرت زینب داشته كه وجود آن بزرگوار مانع از احساس درد فراق آنها بوده و نمی گذاشته كه زینب زیربار سنگین آن مصایب خمیده و شكسته شود و بنابراین نیز افق اعلای فضایل و محبوبیت امام حسین را جلوه می دهد.

ب: امام حسین به فرموده ی زینب كبری، خلیفه و جانشین گذشتگان بود. آری، او به جای دختر پیامبر خاتم، صلی الله علیه و آله و سلم، نشسته و پیام او را می رسانید؛ او جانشین علی بن ابیطالب، علیه السلام، بود و اهداف او را


دنبال می كرد؛ او خلیفه امام حسین بودو در جایگاه او قرار داشت و خواسته های او را تحقق می بخشید.

ج: امام حسین ثمال باقی ماندگان بود.

لغت مجمع البحرین می گوید: ثمال، بر وزن كتاب، یعنی؛ غیاث و ثمال قوم یعنی؛ غیاث و فریاد رس آنان.

بنابراین، امام حسین به فرموده ی زینب كبری، غیاث و فریادرس باقی ماندگان بود و از این پیش، جد حضرت زینب یعنی؛ ابوطالب، علیه السلام، در مدح پیامبر فرموده است: ثمال الیتامی عصمة للارامل، یعنی؛ فریادرس یتیمان و نگهبان بیوه زنان.

2 - در ضمن خطبه ی كوفه فرمود، و انی ترحضون قتل سلیل خاتم النبوة و معدن الرسالة و سید شباب اهل الجنة و ملاذ حربكم و معاذ حزبكم و مقر سلمكم و اسی كلمكم و مفزع نازلتكم و المرجع الیه عند مقاتلتكم و مدرة حججكم و منار محجتكم؛ [2] هرگز نتوانید عار و ننگ عمل خود را بشویید و بزدایید و چگونه می توان شست و با چه می توان تلافی كرد كشتن زاده و جگر گوشه ی خاتم نبوت، و معدن رسالت، و كسی كه آقای جوانان اهل بهشت و ستاد نبرد و پناهگاه جمع شما بود و برای شما جایگاه آرامش و سازش به شمار می رفت، درد شما را درمان می كرد و از پیش آمدهای بد، شما را نگهداری می نمود، در ستیزه جویی با هم به او مراجعه می كردید، زعیم و


لسان متكلم شما در مقام اقامه ی حجج و براهین بود و چراغ راه شما بشامر می رفت.

در این عبارات نورانی، زینب كبری، سلام الله علیها، ده صفت را برای برادر گرانقدر خود حضرت اباعبدالله الحسین، علیه السلام، ذكر فرموده كه حقا در شناخت شخصیت والای آن حضرت نقش شایانی دارد.

الف: سلیل خاتم النبوة؛ او سلاله و زاده ی خاتم پیامبران و كانون رسالت بود، كه همه این را می دانند و جای انكار احدی نیست.

ب: و سید شباب اهل الجنة؛ امام حسین سید، آقا و بزرگ اهل بهشت است كه همگی جوانند و این مقام پرافتخار، مطلبی است كه مكررا در كلام پیامبر اكرم، صلی الله علیه و آله و سلم، ذكر شده است.

ج: ملاذ حربكم؛ او مركز سازمان دهی جنگ شما بود.

د: و معاذ حزبكم؛ پناهگاه جمعیت به شمار می رفت.

ه: مقر سلمكم؛ مقر سلم و آرامش جامعه بود و در نزد او احساس سكون و راحتی می شد.

و: آسی كلمكم؛ او طبیب معالج دردها، دوا و داروی جراحتها بود.

ز: مفزع نازلتكم؛ پناهگاه پیش آمدهای مشكل و دردناك آنان بود.

ح: و المرجع الیه عند مقاتلكم؛ مرجع دادرسی و حل و فصل درگیریها و ستیزه جوییهای مردم بشمار می رفت در نزد او مسأله، حل می گردید و مشكل برطرف می شد.


ط: ومدرة حججكم؛ او بیانگر حجتها و براهین مردم بود و خلاصه زبان گویای جامعه برای ارایه ادله و حجج آنان در مقام احقاق حق یا دفع باطل یا اثبات حقانیت آنان بود.

ی: او همچون چراغی روشن و مشعلی پرنور و تابان در مسیر امت اسلامی نورافشانی می كرد.

3 - سیدبن طاووس، اعلی الله مقامه، راجع به مجلس یزید نقل می كند كه زینب، سلام الله علیها، با دیدن منظره ی دلخراش سر مطهر امام حسین، علیه السلام، آن قدر ناراحت و متأثر شد كه دست برد و گریبان خود را چاك كرد و آنگاه با صوتی حزین و اندوه زا كه دلها را بی تاب می كرد، فریاد زد: یا حسیناه یا حبیب رسول الله یابن مكة و منی یابن فاطمة الزهراء سیدة النساء یابن بنت المصطفی، یعنی؛ ای حسین من، ای محبوب رسول خدا، ای زاده ی مكه و منی، ای فرزند فاطمه ی زهرا، سیده و بزرگ بانوی زنان، ای فرزند دختر پیامبر.

حضرت زینب این جملات را با سوز درون و صدای محزون ادا كرد و تمام كسانی كه در مجلس یزید بودند را به گریه درآورد و یزید ساكت بود. [3] .

در جملات فوق، حضرت زینب اولا؛ برادر عزیز خود را ندا می كند و آنگاه او را به سه امتیاز توصیف می فرماید:


الف: ای حبیب رسول الله؛ آری، امام حسین محبوب قلب پیامبر بود و هیچ كس محبوبیت فوق العاده ی حسین، علیه السلام، را نزد رسول خدا نداشت. در كتب تواریخ و سیر، داستانها از علاقه عمیق پیامبر نسبت به آن حضرت نقل شده است.

ب: ای زاده ی مكه و منی؛ امام حسین آنقدر بسته و پیوسته به مركز توحید الهی، مكه و منی بود، كه گویی فرزند آن مركز مقدس است. و یا اینكه او تربیت شده ی آغوش مكه و منی بود. چونان فرزندی كه در كنار پدر مهربان خود تربیت می یابد.

ج: ای فرزند فاطمه ی زهرا؛ و این بزرگترین افتخارات و امتیازات حسین، علیه السلام، است كه فرزند فاطمه است. فاطمه ای كه سیده ی زنان جهان، و خود دختر پیامبر آخرالزمان بود.


[1] ابن طاوس، علي؛ لهوف، ص 72 و 73. مفيد، محمد؛ ارشاد، ج 2، ص 93.

[2] طبرسي، احمد؛ احتجاج، ج 2، ص 30.

[3] ابن طاوس، علي؛ لهوف، ص 159.